امروز قتی شبکه 3 پخش سینمایی (اخلاقتو خوب کن) رو زیر نویس کرد یکی از دوستام بهم گفت:سید می خوان این فیلم و پخش کنن؟ آخه فیلم و قبلا دیده بود،منم مشتاق شدم ببینم این به اصطلاح فیلم و.
شاید این فیلم،شایدم نه،قطعا این سینمایی پیش خیلی فیلمای دیگه علیه السلامه ولی دیگه انصافا جاش تو خونه همه ی ملت اونم شب عید غدیر نبود.
آخه به اینم میگن هنر؟خسته نباشن همه ی زحمت کشای عرصه ی فرهنگ که اینجوری تو خط مقدم دارن آرمان های انقلاب و ارزش های اسلام رو مسخره میکنن.واقعا اگه یکم فکر کنیم اگه فقط یکم وجدان داشته باشیم بین این به اصطلاح هنرمندان با اونی که به رسول خاتم (ص) اهانت کرد چه فرقیه؟همه که نمی آن مستقیم و واضح و آشکار به پیامبرمون توهین کنن،بعضی هام به ارزش های حضرت به مقدسات دینش اهانت می کنن.
امام خامنه ای خیلی خوب در مورد هنر و کار هنرمند فرموده اند:شما به عنوان يك هنرمند، دنبال زيباييها و ظرافتهاى عالم وجود مىگرديد تا اينها را بشناسيد، بيرون بكشيد، برجسته كنيد و نشان بدهيد؛ كار هنرمند اين است؛ يعنى ظرافتها، زيباييها، ريزهكاريها، دقايق و حقايق غير قابل ديد با چشم غيرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بيرون مىكِشد و نشان مىدهد.
همه و همه می دونن که در عرصه ی سینما نه تنها قدمی در راستای ارزش های خودمان نداریم بلکه در پی آنیم که ارزش های خود را جوری دیگر معرفی کنیم.واقعا چه کسی مقصره؟
امام خامنه ای:آيا در زمينهى انعكاس معارف ارزشىِ اسلامى - كه من معتقدم در سينماى ما نشان زيادى از آنها وجود ندارد - به آن سازندهى فيلم، به آن كارگردان و حتّى به آن بازيگر، كارى انجام گرفته و منعكس نشده است؟! من به خودم نگاه مىكنم، به حوزهى علميهمان نگاه مىكنم و به دستگاههاى مديريت فرهنگىمان نگاه مىكنم، مىبينم نه، ما در اين زمينه كمكارى داشتهايم. بنابراين به قول معروف گفت:
هر بلايى كز آسمان آيد گرچه بر ديگرى قضا باشد
به زمين نارسيده مىگويند خانهى انورى كجا باشد
نمىشود رفت سراغ كارگردان و يقهى او را گرفت كه شما چرا؟ خوب، من يك مقدار وزارت ارشاد را، يك مقدار سازمان تبليغات را، يك مقدار حوزهى علميه را، يك مقدار آن كسانى كه صاحبان انديشهى دينى هستند، همين انديشههاى عرفانى، حكمت متعاليه و اين چيزهايى كه آقايان گفتيد، اينها را مخاطب قرار مىدهم و مىگويم شما براى برخوردارى كشور از اين هنر فاخر - كه در اين جمع هست - چه كردهايد؟ «شما» چه كردهايد؟ چنانچه در آن زمينه كارى انجام نگرفته باشد، من از يك كارگردان خيلى توقع نمىكنم. هنرمند بااستعدادِ ما كه اثرش يا خالى است يا حداقل نسبت به اين ارزشهاى مورد نظر ما خيلى پُربار نيست، از او توقع نمىكنم كه چرا اين اثر آنچنانى كه من مىپسندم، نيست. بنابراين من نمىتوانم قبول كنم كه آماج اين ناامنى، كارگردانهاى ما باشند و اگر چنين واقعيتى وجود داشته باشد، واقعيت نابحق و نابجايى است.